متن شعر
خدا کنه که عمه جون نبینه
که صورت عمو روی زمینه
ببین که راه نفسش رو بستن
بی حیا پاتو بردار از رو سینه
تو معرکه هلهله بود و فریاد
تیر سه شعبه که به سمتت افتاد
اونی که عمامه رو از تو دزدید
برا چی وایساده دیگه چی میخواد
هوا نمونده که نفس بگیرم
باید تنت رو – روی دست بگیرم
عمو اجازه بده تا از اینا
عبای پیغمبرو پس بگیرم
به سمت خیمه هاست هنوز نگاهت
کجا بره خواهر بی پناهت
گفتی که تشنه ای ولی یه نامرد
آبو میریزه دور قتلگاهت
رسیده مادرت نشسته بالا سر پیکرت
رسیده قاتلت میخواد چیکار کنه با حنجرت
دعوا شده برا بریدنه سرت
.
با نوای سید مهدی میرداماد
شب پنجم ماه محرم ۱۴۰۲
اشعار محرم ۱۴۰۲ یکجا » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.