همش جلوی چشاش خاطره های اون دره محمدرضا بذری + متن شعر

بازدید: 47 بازدید
محمدرضا بذری
.

همش جلوی چشاش خاطره های اون دره

متن شعر

همش جلوی چشاش خاطره های اون دره

همش غمه تو دلش غم کوچه و مادره

صورت مادر نیلی از درده

با دل زارش غم چه ها کرده

وای وای وای

بازوی مادرش رو حرومیا شکستن

جلوی چشم مادر دست باباشو بستن

رو خاک کوچه میدید

فاطمه رفته از هوش

میدید که زخمه ابروش

میدید شکسته پهلوش

آه و واویلا

****

برا غربت حسن میسوزه دل آسمون

شد از بی وفائی همسرش دیگه نیمه جون

لخته های خون مونده روی لب

کاش نبینه این صحنه رو زینب

وای وای وای

با زهر تلخ کینه رنگ رخش پریده

تو خونه ی خودش هم یه روز خوش ندیده

رو خاک سرد حجره

بال و پرش رو بستن

دل امام حسن رو

نانجیبا شکستن

آه و واویلا

****

اگه مونده تو گلوش بغض غربت فاطمه

هنوز چشم امیدش سمت غیرت قاسمه

از عسل پر کرد جام لب ها رو

زنده کرده باز نام بابا رو

وای وای وای

فدایی عمو شد جوونی جوونش

مدافع حرم شد با قطره های خونش

نبود اگه تو میدون

نکرد اگه یه کاری

قاسم به جای بابا

اومد برای یاری

آه و واویلا

برای دانلود صوت کلیک کنید

محمدرضا بذری
شب ۷ ماه صفر ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

متن کامل

.