هر کس که با جلال تو عهدی جمیل بست
پیوسته دل به ذکر خوش یا جلیل بست
هر زائری که پای ضریحت دخیل بست
بال دعا به بال و پر جبرئیل بست
اینجا فرشتگان خدا بال میزنند
مُهر تو را به نامه اعمال میزنند
ای آنکـه نیست از تو کسی سر فراز تر
خوش خو تر و کریم تر و چاره ساز تر
نشنیدهایم از تو در خانه بازتر
پیدا نمی شود ز تو مهمان نواز تر
شرمندهایم از تو و مهمان نوازی ات
ای شهره زمین و زمان چاره سازی ات
ای آستان تو حرم کبریا شده
وی خاک آستانه تو ماسوا شده
ای فرش آستانه تو شهپر ملک
وی خاک راه تو به نظر کیمیا شده
ای کعبه امید خلایق که درگهت
رشک مِنا و مروه ز لطف و صفا شده
ای زائر حریم تو در بارگاه قدس
مشمول فیض و رحمت بی منتها شده
ای در تو مات چشم خدا بینِ اولیا
آیینه تمام نمای خدا شده
معصومه شفیعه تویی اِشفعی لنا
ای شهره در شفاعت اهل بلا شده
گویم مدیح تو که ز لطف تو تاکنون
بر روی من هزار درِ بسته وا شده
گلهای طبع من زنسیم عنایتت
خرم شده شکفته شده دلربا شده
تا بارگاه تو حرم اهل بیت باد
ما را اگر غمی است غم اهل بیت باد
***
ناحِلَهُ الجِسم یعنی نحیف و دلشکسته میری
جوونی اما مادر پیری بهونه سفر می گیری
جوری لگد خوردی که نمیتونی بلندشی از جات
جای غلافه رو بازو هات داری میری کنار بابات
هیچ کسی ای وای من نگفت تو کوچه به اون کافر
نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت ای مادر
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net