متن شعر
خدا به خیر کنه مادر یه جوریه
حالش خرابه و انگار یه نوریه
از آسمون میاد پی مادر
داری میمیری شب آخر داره میلرزه تن و بستر
پیش چشمای تر حیدر دلامون خونِ برا مادر
شب غربت بعد غروبه میگه مادر حال من خوبه
ولی انگار دلم آشوبه
****
دیگه اون چشما نیمه بازه توی هر آهش پره رازه
زخمای کهنش دونه دونه شده باز غرق خون تازه
آخرین روز آیه آخر از سر ما سر میشه آخر
دیگه فردا سایه مادر
چشاش پر از غمه چهرش خزونیه
رنگش پریده و قدش کمونیه
قصش رسیده به شب آخر
****
بی تو میگیره دل خونه بی تو میسوزه اشیونه
نفسات داغ مثه آتیش گوشه لب هات پره خونه
روی لبهات شهادتین وصیت هات با حسنین
تو آغوشت سر حسینه
با گریه میبوسی روی حسینت و
زینب داداشش و می بوسه عین تو
از کربلا میگی برا دختر
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net