متن شعر
ای که در قتلگاه افتادی بی کس و بی پناه افتادی
دم اخر نگاه تو بود طرف خیمه گاه افتادی
سرت شده جدا ذبیح بالقفا غریب کربلا حسین
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب
*****
با دل صبر تو را کشتند و صبر اهل حرم لبریز شد
هزار و نهصد و پنجاه زخم آخ بمیرم تنت ریز ریز شد
جلوی مادرت نشست رو پیکرت غریب کربلا حسین
روی تنت پرید پنجه به روت کشید
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب
*****
سر پیراهنو انگشتر بی حیا ها چه جنجال کردند
ده حرامی با سُمِّ مرکب پیکرت را چه پا مال کردند
میان بوریا شده تن تو جا غریب کربلا حسین
پیکر تو رها سرت به نیزه ها غریب کربلا حسین
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب
****
ای که شیب الخضیب افتادی ای که خد التریب افتادی
خواهرت زود تر بمیرد ای کاش تا نبیند غریب افتادی
پیش چشمای خون بار من هی بلند میشی و میفتی
کاش میشد لااقل درداتو به منِ خون جگر میگفتی
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب
*****
پیکرت زخمی و مجروحه زیر یک هجمه از شمشیری
قتلگاهت شلوغ انگار نداره گریه هام تاثیری
لشکری رو سرت ریختن تا بشه جسم شریفت پا مال
همه انگاری میخوان سهمی داشته باشن ازت تو گودال
سیدنا المظلوم سیدنا العطشان
سیدنا الغریب
کربلایی نریمان پناهی / شب اربعین ماه صفر 1397
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست
عالی در مورد نوکر خوب اهل بیت اقا نریمان حرفی برای گفتن نیست