اینجا به غیر از شوره زاری نیست برگرد
در این خزان جای بهاری نیست برگرد
دستم به دامانت مکش دامن ز دستم
ارامشم اینجا قراری نیست برگرد
دیدی تمام نخل ها سر نیزه بودند
وان باغ جز ابر غباری نیست برگرد
اینجا برای سر بریدن دشت در دشت
تیغ است اما هیچ یاری نیست برگرد
از تیر های حرمله پیداست حتی
رحمی به طفل شیر خواری نیست برگرد
وقتی ز دستت اب می نوشید دشمن
دل گفت اینجا چشمه ساری نیست برگرد
بگذار بوسم بوسه گاه مادرم را
اه این گلوی نی سواری نیست برگرد
***
وقت درد وقت هجرون
چی می خوای از این بیابون
عمه چرا به کربلا این همه لشکر امده
برای کشتن حسین شمر ستمگر امده
***
گفتم که فراق را نبینم دیدم
امد به سرم از انچه می ترسیدم
.
.
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.