همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی خیال الباقی
دل و دین و عقل و هوشم همه را به آب دادی
ز کدام باده ساقی به منه خراب دادی
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی خیال الباقی
همه کس نصیب خود را برد از زکات حُسنت
به منه فقیر و مسکین غم بی حساب دادی
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی خیال الباقی
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی خیال الباقی
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی خیال الباقی
برو ای گدای مسکین دره خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی خیال الباقی
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی خیال الباقی
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
ساقی ساقی ای ساقی
خودتو عشقه بی خیال الباقی
.
جشن عید مبعث ۹۹ حاج امیر کرمانشاهی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.