متن شعر خونه خدا سیه پوشه مدینه دلش پره خونه کربلا بارش بارونه برای بقیع سامرا حالش دگرگونه کاظمین خیلی پریشونه مادرم…
خورشید پشت ابر پنهون بود خورشید از ابرا دلش خون بود قلب دو عالم نبض این مرده مردی که دورش ماه میگرده…
آسمان است و زمین دور سرش می گردد آفتاب است و قمر خاک درش می گردد این قد و قامت افتاده درخت…
مردی غروب کرد وقتی افق شکست خورشید دیگری جای پدر نشست او یک امام بود هر چند بی قیام او یک رسول…
دل من عاشق از اشتیاق تو دوباره پرپر شد یا حضرت صادق بازم با داغ تو دلم کبوتر شد دلم برات خون…
از دلم یه کبوتر تا مزار تو پر زد بی قرار توام یا جعفر ابن محمد آیه طهارتی شیخ الاسلام امتی مظهر…
یه آه سردو زدن دعا میکردو زدن ما گریه میکنیم آخه یه پیر مرد و زدن غریب آل زهرایی مروج العاشورایی روضه…
عمریست زیر منت شیخ الائمه ایم ما شیعه ایم و امت شیخ الائمه ایم سرشار از محبت شیخ الائمه ایم ریزه خور…
بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن حالا که می زنی جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا می کشی بکش…
حوزه علمیه تو بوده حسینیه تو ای آقا میگفتی از دردا مقتل و نا مردا روضه میخوندی تو برای شاگردا السلام علیک…
برای غربتش بخون ای روضه خون بگو فصل بهار شده حالا خزون بمیرم من برات شیخ الائمه بگو از بقیع که یه…
هر چند که ماهی سیاهم غم نیست که در پناه ماهم حق است که دارد این همه مست ماهی که دل از…