ترسی از فقر ندارند گدایان کریم دست خالی نروند از در احسان کریم حاجت خواسته را چند برابر داده است طیب الله…
هر شب به دل غمزده، غوغای تو دارم نقشی به دل از قامت رعنای تو دارم غائب ز نظر باشی و در…
هر کس از دل دعا دارد اُمیدی بر شفا دارد درد ما را تویی درمان درد دوری دوا دارد وقت گذر است…
گرد و غبار مدینه شده با اشکت عجین حرمت موی سفیده که میکشن روی زمین چقدر غریبی تو این مدینه غربت تو…
دلبر و دلدار دل بی دلان جان جهان عمه صاحب زمان صحن و سرایت حرم مرتضاست مسجد بالای سرت کربلاست آینه هایت…
میخونم با اهل اسمون میخونم با اهل عالمین سلام پاره تن رضا سلام میوه دل حسین برای دو اقا زاده دوباره دلم…
دوباره بساط طرب شد محیا دوباره رسیده شب شور و غوغا شب می فروشی شب باده نوشی شب لب نهادن به لب…
من از اهالی دیار عشقم من از قبیله و تبار عشقم هنوزم از دم امام امت هلاک عشق و بی قرار عشقم…
پر میکشه به هر طرف کبوتر دلم آقا حیرون بین رواقات میون این صحن و سرات کاشکی میشد تو حرمت باشم غبار…
رضا پناه آخرمی رضا تو سایه ی سرمی من که غیر تو کسی و ندارم تویی همه دار و ندارم غم از…
نخل زردم جوانه می خواهم کفترم آب و دانه می خواهم بر فراز مناره های حرم گوشه ای باز لانه می خواهم…
ریان ابن شبیب جدمونو غریب گیر اوردن ریان ابن شبیب آب و واسه حبیب دیر آوردن تو شیب گودال سرازیر شد حسین…