از من یک سلام دست خالی و عرض حاجته از تو صد جواب یک گوشه نگاه اوج برکته خوبه وقت شهادتین بعد…
من امام رضایی هستم از دعای خیر مادر خونمون همیشه بوده سفره موسی ابن جعفر حرم کاظمین دو تا گنبد داره بیشتر…
دوباره بساط طرب شد محیا دوباره رسیده شب شور و غوغا شب می فروشی شب باده نوشی شب لب نهادن به لب…
فناست غیر حسین بقاست سیر حسین سلام ما به حبیب و بر زهیر حسین علی الدوام به خلق رسیده خیر حسین زبان…
آقای منه پادشاه سر جدای منه آقای منه مریدم و مقتدای منه آقای منه خون جاری تو رگای منه آقای منه نفس…
ای بر تو هر رسول مکرم گریسته آدم گرفته تا خود خاتم گریسته اصلا پیمبران همگی جای خود حسین گفتند در غم…
آسمان را به روی تخته در می بردند تاج سر بود که باید روی سر می بردند سرو سامان همه بی سر…
ای به زندان کرده خلوت با خدا موسی ابن جعفر ای همه آزادگان را مقتدا موسی ابن جعفر ای که در حبس…
در این زندان که ره بسته است پرواز صدایم را نمیبینم کسی را جز خودم را و خدایم را سرم را میگذارم…
همیشه درد دلامو گفتم با باب الحوائج وقت گرفتاری تو خلوت گفتم یا باب الحوائج باب الحوائج با دست بسته دستگیره عالمی…
من انتظار می کشم فراق یار می کشم یه عمری اسمتو دارم هوار می کشم دارم هوار میکشم هوار یار می کشم…
شب شب شادی دل شادم از غم و غصه ها ازادم انقده خوبه که انگاری توی ظرف عسل افتادم اومده یابن الحسن…