ماه محرم گذشت ماه صفر آمده بر دل ماتم زده باز شرر آمده قافله ای از جفا جانب شام بلا شعله ور…
چشماتو ببند خیال کن که با زائرایی چشماتو ببند خیال کن الآن کربلایی وقتی عاشق یتو هم اونجایی چشماتو ببند اگه گذاشت…
سلام آقا سلام تو راه کربلام به امید خدا منم دارم میام با کوله بار اشکم با کوله بار آهم یه اربعین…
با این که خمیده خسته عمه هستیم همه ز هست عمه طاغوت شکست با کلامش با اه دل شکسته عمه با دست…
زائرتم آقا از ره دور اومدم از تاریکی اقا سوی نور اومدم چه برو بیاییِ تو این صحن و سرات گندم آوردم…
باورش آقا سخته برام کمتر از حتی کبوترام چون نزاشتی کربلا بیام تو دلم قیامتی شده کربلا چه حصرتی شده این عجب…
پیاده میام جاده به جاده نجف تا کربلا عشقه میدونی که راه خیلی زیاده همین خستگیا عشقه عشقه چشای خیس زائرا عشقه…
شوق نظر حبیب دارم چون سینه ی بی شکیب دارم عبدالحسنم که روی زینب حساسیتی عجیب دارم قربون خونواده ی کرم بشم…