دیر آمدم دیر آمدم در داشت میسوخت هیئت میان وای مادر داشت میسوخت دیوار دم میداد در بر سینه میزد محراب مینالید…
ای دخت مصطفی که پدر خوانده مادرت صف بسته انبیا به ادب در برابرت تو کیستی که خواجه لولاک میشنید بوی بهشت…
من با دم تیغم شهادت آفریدم در فتح خیبر قلب مرحب را دریدم چون کوه بنشستم به روی سینه عَمر مردانه آن…
علی سری مگو در علم معبود علی نوری که پیش از بود هم بود علی ویران نشین عرش پیماست علی پایین تر…
حرم تو دور ترین نقطه عالم باشه میام مگه من به جز زیارت تو از دنیا چی میخوام فقط بگو کجا بیام…
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود مگر کسی که کشته شد تنش به…
ساکت و بی حوصله ای آرومی و درد میکشی از شوهرت رو میگیری داری علی رو میکُشی چشم و چراغ خونه ای…
گل از گلم وا میشود در هر شب جمعه غم از دلم پا میشود در هر شب جمعه گل های اشکم با…