منم نوکر آن شه بی مزار به این منسبم میکنم افتخار نوشته به درب جنان این چنین غلام حسن را به دوزخ…
سلام ای پر چادر تو پناهم سلام ای به دستت همیشه نگاهم سلام ای امید دل رو سیاهم سلام ای محبتت فقط…
میدونی عاشقت هستم مگه میشه تو ندونی چه خوبه به پای عشقت داره میگذره جوونی محبوبم تویی معلومه اسمت میشه آروم قلبم…
فدای دردات تموم دردام من از خدا جز دیدنت چیزی نمیخوام برگرد عزیزم که خیلی تنهام یواشکی میگم به تو کبوده پاهام…
من آن شمعم که آتش بس که آبم کرده خاموشم همه کردند غیر از چند پروانه فراموشم اگر بیمار شد کس گل…
شب و روز من با عشق تو سر شد حال من خوبه تو روضه بهتر شد من تو چشم تو خدا رو…
به فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها تو سینه بزن بخونم من به عشق امام حسنی ها تو رو دوست دارم…
منو برگردون به روزای خوب زندگیم به همون روزای بچگیم به همون حال و هوا منو برگردون که دلم تنگ برا همون…