دیدن تو آرزومه منم با آرزوم میام مگه خودت نگفتی که تو روضه عموم میام اقا بیا به روضمون ما گریه کن…
شبای پریشونی با چشمای بارونی مثه چشمه ای اما بازم تشنه میمونی برا اون که مرده مرداس حرمش همیشه دریاس علمش همیشه…
بین سرها همه گشتیم و سری پیدا شد حرف مردی شد و صاحب جگری پیدا شد می کشیدند رخش را هنری پیدا…
با غمت میخرم آقا همه عالم را به دو عالم ندهم زمزمه این غم را چشم بر راه تو و روز نهم…
ای گنهکاران بشارت باد زهرا روز محشر اورد بهر شفاعت دست های نازنینم تشنه لب در اب رفتم این سخن با خویش…
هر چند که دیرکرد برمیگردد نومید از او نگرد بر میگردد این قدر رباب بر سر و سینه مزن چون قول که…