تا صورت و پیوند جهان بود علی بود تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود شاهی که ولی بود و…
افتاده به خاک شیر لشکر سر غرق به خون عین حیدر از این همه زخم الله اکبر بابا گرفته با خونت وضو…
اولین بار مگه یادم میره که نگام به پرچم تو افتاد مادرم اسمتو خوند تو گوشم پدرم سینه زدن یادم داد عمریه…
یه حس غریبی همیشه منو میترسونه صدای دره خونه هر روز تو رو میلرزونه بمیرم برات که نفس هات پر از خونه…
این اولین باره خوابیدمو دیدم نیستی کنار من میری تو از دستم با رفتنت میره صبر و قرار من وصیتات هنوز تو…
همه روزا رو با تنهایی میجنگه برا پسرش چقده دلش تنگه ویلی ویلی علی الخیم ویلی ویلی علی الحرم چی سرت اومد…
الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت ابوفاضل…
سرمه چشمام خاک پاهاتو ماجرا داره دل من با تو اگه تو چشمام نم بارونه به تو محتاجم خدا میدونه خدا میدونه…