طعنه خلق مرا سخت اذیت کرده بارها آینه از سنگ شکایت کرده به گدایی که در این کوچه محبت نچشید چه کسی…
بیچاره ها بغضیست امشب در گلوشان دلواپس اند آخر برای آبروشان رسوا مکن در پیش خلقت مذنبین را راضی مشو افشا شود…
هر کس که چون من گشته بیچاره بیاید مانند عبد زار و آواره بیاید مسکین اگر رانده شود هر بار یا رب…
هرچند بدم گناه کارم هرچند که توشه ای ندارم هرچند که خالی است دستم هر قول که داده ام شکستم هرچند که…
مرا که گدای تو بودم زمانی ز چشمانت انداخت این بد دهانی تو بودی ولی بنده خویش بودم تو را خواندم اما…
اگر این بار گنه روز حسابم باشد عافیت داشتنم نیز به خوابم باشد من اگر هیچ ندارم دل سوزان دارم همه ثروتم…
الهی العفو ببین گناه باهام چه کرده الهی العفو ببین دلم دریای درده الهی العفو ببین که باز دوباره بندت اومده دورت…
بار کج آورده ام بار مرا فوری بخر بنده بی آبرویت را همینطوری بخر فرصتم تا که بفهمم دوستم داری گذشت هم…
هوای دلا همه دوباره بارونی شده دلتو آماده کن که وقت مهمونی شده میشینن همه خلائق سر سفره خدا شبای ماه رمضونه…
عزیزم فقط با تو سر می کنم من از این و از آن حذر می کنم تو که احتیاجی نداری به من…
چقدر غافلم از مرگ هم هراسم نیست لباس توبه و تقوا چرا لباسم نیست برای این همه نعمت که لطف فرمودی مرا…
هلا ای جسم من ای خفته ای زندانی دیوار فقط با مرگ از این خواب سنگین میشوی بیدار فراری از تمام مردم…