شد راهی فرات تا بیاره برا خیمه آبی به دریا زد عمو تا که اصغر کنه کم بی تابی تا که علمدار…
تو طبیب دل بیمار منی سید و سرور و سالار منی تن من شعله ور از آتش عشق تو صفای تن تب…
وقتی که دست تو جدا شد فرق سرت تا ابرو وا شد عجب قیامتی به پا شد داداش بمیره برای تو برادرت…
آب آور حرم دل نگرونم دردت به جونم بی تو ابالفضل من نمیتونم السلام و علیک یا عباس خیمه واویلاست زینب بعد…
برخیز و رحم کن به دل بی امان من داغ تو پیر کرده مرا ای جوان من علی علی یا اکبر هفت…
داغ تو صبرم رو سر آورد عمر منو به آخر آورد بد جوری اشکمو در آورد ای وای جدا از هم شده…
ایها الغریب السلام علیک یا شیب الخضیب ایها الغریب السلام و علیک یا خد التریب ایها الغریب ذوالجناح بدون تو برگشته چرا…
افتادی از نفس افتادم از پا ای ماه لیلا بعد تو دیگه اف بر این دنیا پاره پاره شده این جگرم گریون…