اشک من امشب گلاب تربت یارم شده خواب هم گریان برای چشم بیمارم شده زندگی جان کندنم گشته طبیبم احتزار دارویم غم…
با دست ماهی ماه دیگر شسته میشد ام ابیهای پیمبر شسته میشد قران ناطق مثل باران گریه میکرد وقتی که ایه ایه…
ای صلوات کبریا نثار جسم و جان تو سجده اهل اسمان به خاک استان تو سلام دائم خدا به کل خاندان تو…
قاراپرچم قیرمیزی پرچم یاشیل پرچم دئیر جاوداندی کربلا خلقه حدیث غم دئیر تک حوسینیلر دمیر بلکه هامی عالم دئیر ای مسیحیلر بو…
سوختم ز آتش داغ تو ندانم چه کنم شرر افتاده به غم خانه جانم چه کنم بعد تو بی کس و بی…
سوت و کور خونه دلا پریشونه علی یارش و روی شونه هاش میبره شبونه علی تنهای تنها خسته و مات و مبهوت…
تا میخورم به زخم سرش میخورم زمین دستش شکسته مثل پرش میخورم زمین همراه جسم مختصرش میخورم زمین از داغ حالت کمرش…
متاب ماه که گردیده ماه من خاموش خموش باش که یارم شد از سخن خاموش چو نخل خشک به یک باره برگ…