همیشه بوده فقط لطف کار فاطمه ها که بوده ایل و تبارم دچار فاطمه ها اگر قرار بر این است بی قرار…
در شب غصه دلم رنگ سحر می خواهد وقت پرواز شده بال سفر می خواهد غربت شهر مدینه همه جا معروف است…
آقا فدای غربت مزارت فدای قبر پر غبارت چرا شب شهادت تو نمانده زائری کنارت اقا بسوزد این دلم ز داغت گرفتم…
کنار سجاده نشسته همیشه سرگرم دعاشه یه بغض کهنه تو گلوشه یه حسی تو لحن صداشه با یاد کوچه گریون میشه باز…
گوشه ای از حرای حجره خویش نیمه شب ها خدا خدا می کرد طبق رسمی که ارث مادر بود مردم شهر را…
هر کس از دل دعا دارد امیدی بر شفا دارد درد ما را تویی درمان درد دوری دوا دارد وقت گذر است بیا…
کی میتونه تو رو توصیفت کنه که همیشه گمی لا به لای شعر کی میتونه یه کم از غمت بگه پای تو…
نشد از دست دلم نفس راحت بکشم آخه چقدر رو شونه هام بار خجالت بکشم روزای تکراری این شهر شلوغ شبای بی…