از پای نیزه لالایی میگم شاید بخوابه از روی نیزه چشماش هنوزم دنبال آبه هر بار خودم رو میزنم تو خواب میاد…
یا رب گرفتارم عبد گنهکارم این جرم بسیارم تنها تو را دارم یا نور و یا قدوس بنگر به آه من کوه…
من با تو بال و پر گرفتم یا الهی کی دامن دیگر گرفتم یا الهی ده مرتبه نام تو را با اشک…
شب قدر است و پای این سفره هرچه را داشتی به ما دادی باز هم با نگاه رحمت خود فرصت آشتی به…
رب خطاپوش تویی عبد خطاکار منم مستحق عفـو تویـی مستحـق نـار، منـم لطف و کرم بین که دمد بوی گل از پیرهنم…
خواهند اگر ببخشند از مجرمی گناهی اول ورا نوازند با سوز و اشک و آهی دریای عفو جوشد از اشگ دردمندی اوراق…
میری مسجد امشب بابا حیدر بی قرار زینب بابا حیدر امشب خیلی چشمات غربت داره آسمونم داره خون می باره حیدر حیدر…
مولا تب و تاب منی مولا می ناب منی مولا تو جواب منی مولا از همه بی زارم تا که تویی یارم…
شبی که من دوسش دارمه امشب میشینیم سر سفرش همه امشب اونی که جا نداره غمه امشب شب تولده عشقمه امشب امشب…
کاشکی قدر نوکریمو میدونستم حق سفره کریمو میدونستم محضر امام حسینه همه عالم کاشکی حرمت حریمو میدونستم وفا ندیدی و دیدم جفا…
در سینه آتش غم تو کم نمیشود جز زیر بار عشق تو سر هم نمیشود یک سال صبح و شب به عبادت…
من که دلم نمیاد تو رو بزارم برم قرارمون یادمه ولی کی میمونه برا حرم منتظرمه علی اکبرم خواهرشو سپردم به تو…