ای بی سر من بی یاور من شد کاسه ی خون چشم تر من ای سایه سرم رفتی ز برم تو شعله…
آقای مارو از قفا با دشنه کشتن آقای مارو با لبای تشنه کشتن با تیغ و نیزه جسمشو صدچاک کردن آخر دهاتی…
ای تکیه گاهم پشت و پناهم بی تو علمدار من بی سپاهم تو خیمه اطفال چشم انتظارن پاشو حریمم دلشوره دارن پاشو…
مشک بر دوش به دریا آمد همه گفتند که موسی آمد نفس آخر ماهی ها بود ناگهان بوی مسیحا آمد از سر…
بمیرم بمیرم که غارت شدی میرم خواهش دشمنت میکنم میرم پس میگیرم لباس تو رو خودم پیرهنت رو تنت میکنم سیدنا العطشان…
رو نیزه ای و خواهرت اینجاست اما بدنت زیر دست و پاست زنجیره که با گردنم درگیره پاشو داره خواهر میره حسین…
میون گودال پاره پاره بود تنت میون گودال پیره مردا زدنت میون گودال شده پامال بدنت میون گودال خودم میدیدم که یه…
مرهم واسه چشم ترم میخوام حال دلم بده حرم میخوام حال دلم خیلی بده جا موندم از قافله بازم کرب و بلایِ…