اصغر سر آورد ارباب ذبح اکبرش * حاج محمود کریمی

بازدید: 615 بازدید

اصغر سر آورد ارباب ذبح اکبرش را اصغر آورد

بر روی دستش مبعث شده یعنی خدا پیغمبر اورد

این دفعه اقا همراه خود یک طفل نه یک لشکر اورد

در حرف اخر او اولین سرباز خود را اخر اورد

زیر عبایش مسجد به همراه خودش یک منبر اورد

در مجلس تیر واعظ سه روضه از لهوف حنجر اورد

سهم گلو شد ان تیر که عباس را از پا در اورد

یعنی سه شعبه خنجر و هی خنجر و هی خنجر اورد

یعنی سه شعبه شمر و سنان و زجر را زجر اور اورد

یعنی سه شعبه با خویش گوش و گوشوار و معجر اورد

یعنی سه شعبه مثل سنان هی نیزه را بالا تر اورد

یعنی سه شعبه شمری شد اخر چکمه را از پا در اورد

یعنی سه شعبه شد ساربان انگشت با انگشتر اورد

یعنی سه شعبه خولی شد و همراه سر خاکستر اورد

***

دوست دارم تشنه باشم شیر مادر را ننوشم

تا که جام از دست شاه جنت الماوا بگیرم

دوست دارم از زمین کربلا خونم بجوشد

تا ز قاتل انتقام خویش چون یحی بگیرم

دوست دارم قبر من اغوش ثار الله باشد

راه معراج فسبحان الذی اسرا بگیرم

 

.
.

متن شعر مداحی اصغر سر آورد ارباب ذبح اکبرش را اصغر آورد

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر