کمک کن امشب ای اسما سید مجید بنی فاطمه + متن شعر

بازدید: 3,922 بازدید
مجید بنی فاطمه

بنی فاطمه کمک کن امشب ای اسما

متن شعر

کمک کن امشب ای اسما دلم دریایی از درده

ببین خیبر شکن امشب چه زانویی بغل کرده

تو سینم کوه فریاده ولی به صبر مأمورم

نمیشه باورم دارم تن زهرامو میشورم

دارم دق میکنم از غم نبین انقدر آرومم

ببین اسما چقدر سرده تن زخمی خانومم

تن زخمی خانومم چه خاکی بر سرم کرده

بریز آب روان آروم به بازوی ورم کرده

بریز آب روان اسما علی دلتنگ و بی تابه

تو هرچی آب میریزی ازش میریزه خونابه

خدایا کاش میمردم علی چی داره میبینه

حالا باید بفهمم که چه زخمی داشت رو سینه

دیدی واسه چی بود وقتی میشد بعضی شبا بیهوش

چجوری زندگی کرده با این زخم روی پهلوش

سه ماه از من چه پنهون کرد همه آزردگی هاشو

نگاه کن زیر چشمش رو ببین خونمردگی هاشو

برای من سپر کرده چطور کل وجودش رو

بذار بیشتر ببین من یه کم روی کبودش رو

داره میره ولی خونش هنوزم روی دیواره

داره میره نگفت آخر کجا افتاده گوشواره

برای دانلود صوت کلیک کنید

سید مجید بنی فاطمه
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

متن کامل