خزان شدم به بهشت غمت بهارم کن
سیاه رو شدم از خونِ دل نگارم کن
ثواب گریه من خنده کرامت توست
تبسمی به همین چشم اشکبارم کن
اگرچه درخورِ نارَم کرامتی فرما
به نارِ خویش بسوز و رها ز نارم کن
سفینه ی تو پناه گناهکاران است
ببین که غرق یَمِ غفلتم سوارم کن
قرار نیست که گیرم قرار در غم تو
به بی قراری عشاق بی قرارم کن
فزونیِ گنه از خویش کرده مأیوسم
امید دل تو بیا و امیدوارم کن
به سوءِ سابقه ام از کَرَم نگاه نکن
برای نوکری خویش اختیارم کن
عزیز بودم و آخر گناه خارم کرد
کَرَم کن و به گلستان خویش خارم کن
.
شهادت حضرت مسلم ۱۴۰۰ حاج امیر کرمانشاهی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.