محمود کریمی

به سیاه چال زندان چه خوش است شور و حالم که گذشته با تو یارب شب و روز و ماه و سالم…

محمود کریمی

چه تک و تنها چه غریبونه یه نفر کنج این زندونه اسیر این شبای تاره رو خاک تیره سر میذاره کسی به…

محمود کریمی

ارث از نبی برده پیمبر بودنش را مانند زهرا مثل حیدر بودنش را از یوسف مصری زندانی بپرسید از ماه رویان علت…

محمود کریمی

تو کاظمین آقا حاجتمو داده چقدر دلم تنگه پنجره فولاده چه حرمی چه گنبدی حس میکنی تو مشهدی زهرا میگه خوش اومدی…

محمود کریمی

دستی رسید و بال و پرم را کشید و رفت از بال من شکسته ترین افرید و رفت خون گلوی زیر فشارم…

محمود کریمی

نمی گویم بیا زنجیر بردار از پرم دشمن که دیگر شوق پروازی نمانده در سرم دشمن نمانده غیر مشتی استخوان از جسم…

محمود کریمی

داروی هر درد ما از دم تو می رسد حک شده بر سینه یا باب حوائج مدد می رود از زندانش با…

محمود کریمی

اگر برایت چو مرغی ز پیکر خسته ام پر پرم سوی بارگاهی که باشد از عرش برتر به بارگاهی که در ان…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
ورود به سایت